Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باتوم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
truncheon
/ˈtrʌntʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باتوم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باتون
مترادف و متضاد
baton
1.Some of the prisoners were beaten about the head with rubber truncheons.
1. برخی زندانی ها با باتوم های لاستیکی به سرشان ضربه زده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
truncated
truncate
trumpeter
trumpet-shaped
trumpet
trundle
trunk
trunk road
trunk-like
trunks
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان