[اسم]

truthfulness

/ˈtruːθflnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صداقت

معادل ها در دیکشنری فارسی: راستگویی صداقت
مترادف و متضاد honesty
  • 1.I have no reason to doubt the truthfulness of his statement.
    1. من هیچ دلیلی به شک کردن به صداقت گفته‌های او ندارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان