[اسم]

tussle

/ˈtʌsl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تقلا زد و خورد، نزاع

مترادف و متضاد struggle
  • 1.There was a legal tussle over the closure of the hospital.
    1. بر سر بسته شدن بیمارستان نزاعی حقوقی برپا بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان