[فعل]

to tweak

/twiːk/
فعل گذرا
[گذشته: tweaked] [گذشته: tweaked] [گذشته کامل: tweaked]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نیشگون گرفتن و کشیدن پیچاندن (گوش و...)

  • 1.He tweaked Peter's ear roughly.
    1. او باخشونت گوش "پیتر" را پیچاند.

2 به‌دقت تنظیم کردن اصلاح کردن

[اسم]

tweak

/twiːk/
قابل شمارش

3 نیشگون

4 تنظیم اصلاح

informal
مترادف و متضاد adjustment
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان