[صفت]

unconventional

/ˌʌnkənˈvenʃənl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unconventional] [حالت عالی: most unconventional]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غیرمعمول خلاف عرف

مترادف و متضاد conventional
  • 1.She dresses in a very unconventional way.
    1. او به‌طور خیلی غیرمعمول لباس می‌پوشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان