Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غیرقابل کنترل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
uncontrollable
/ˌʌnkənˈtroʊləbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more uncontrollable]
[حالت عالی: most uncontrollable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرقابل کنترل
غیرقابل جلوگیری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غیر قابل کنترل
1.I suddenly got an uncontrollable urge to sneeze.
1. من ناگهان نیازی غیرقابل کنترل برای عطسه کردن پیدا کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
uncontested
unconstitutional
unconsolable
unconsciousness
unconsciously
uncontrollably
uncontrolled
unconventional
unconvinced
unconvincing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان