Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بی وفا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
unfaithful
/ʌnˈfeɪθfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unfaithful]
[حالت عالی: most unfaithful]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بی وفا
خیانت کار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدقول
بیوفا
پیمانشکن
مترادف و متضاد
faithful
1.Have you ever been unfaithful to him?
1. آیا تا به حال به او بی وفا بوده ای؟
2.She remained loyal to her unfaithful husband.
2. او نسبت به شوهر خیانت کارش وفادار ماند.
تصاویر
کلمات نزدیک
unfairness
unfairly
unfair dismissal
unfair
unfailing
unfaithfulness
unfamiliar
unfashionable
unfasten
unfathomable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان