[صفت]

unpredictable

/ˌʌn.prɪˈdɪk.tə.bəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unpredictable] [حالت عالی: most unpredictable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غیر قابل پیش بینی

معادل ها در دیکشنری فارسی: غیر قابل پیش‌بینی
مترادف و متضاد predictable
  • 1.The hours in this job are very unpredictable.
    1. ساعات (کاری) این شغل بسیار غیر قابل پیش بینی است.
  • 2.The weather there can be a bit unpredictable.
    2. هوای آنجا می‌تواند کمی غیر قابل پیش بینی باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان