Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به (سمت) طبقه بالا
2 . طبقه بالا
3 . طبقه بالا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
upstairs
/ˌʌpˈsterz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به (سمت) طبقه بالا
مترادف و متضاد
downstairs
1.He ran upstairs to answer the phone.
1. او به طبقه بالا دوید تا تلفن را جواب دهد.
2.If I forget something, I don't have to go upstairs.
2. اگر چیزی را فراموش کنم، مجبور نیستم به طبقه بالا بروم.
[اسم]
the upstairs
/ˌʌpˈsterz/
غیرقابل شمارش
2
طبقه بالا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بالاخانه
مترادف و متضاد
downstairs
1.We've converted the upstairs into an office.
1. ما طبقه بالا را به دفتر کار تبدیل کردیم.
[صفت]
upstairs
/ˌʌpˈsterz/
غیرقابل مقایسه
3
طبقه بالا
مترادف و متضاد
downstairs
1.An upstairs window was open.
1. یک پنجره طبقه بالا باز بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
upstage
upside down
upside
upshot
upsetting
upstanding
upstart
upstate
upstream
upsurge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان