Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نتیجه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
the upshot
/ˈʌpʃɑːt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نتیجه
سرانجام، پیامد
مترادف و متضاد
outcome
1.The upshot of it all was that he left college and got a job.
1. نتیجه همه این (اتفاقات) این بود که او دانشکده را رها کرد و کار پیدا کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
upsetting
upset the apple cart
upset stomach
upset
upscale neighborhood
upside
upside down
upstage
upstairs
upstanding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان