[عبارت]

upset the apple cart

/əpˈsɛt ði ˈæpəl kɑrt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کاسه کوزه های کسی را برهم زدن نقشه های کسی را نقش بر آب کردن

  • 1.Everything was going well at the company until he came along and upset the apple cart.
    1. همه چیز داشت در شرکت خوب پیش می رفت تا اینکه او سر و کله اش پیدا شد و کاسه کوزه ها را بر هم زد.
توضیح درباره اصطلاح upset the apple cart
در گذشته، میوه فروش ها سیب ها را روی گاری به صورت منظم و هرمی شکل می چیدند و وقتی یک نفر بدون توجه و با بی دقتی سیبی را برمیداشت کل سیب ها روی زمین می ریختند. برای همین وقتی کسی برنامه شخصی را بهم می زند و عملی بی فکرانه و با بی دقتی انجام می دهد می گویند "گاری سیب را بهم زده است".
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان