Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناقل (بیماری)
2 . بردار (ریاضی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
vector
/ˈvektər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناقل (بیماری)
حامل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناقل
1.Mosquitoes are the vectors in malaria.
1. پشهها ناقلان بیماری مالاریا هستند.
2
بردار (ریاضی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بردار
specialized
تصاویر
کلمات نزدیک
veal
vdu
vd
vcr
vazquez
veda
veer
veg
vega
vegan
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان