[اسم]

vector

/ˈvektər/
قابل شمارش

1 ناقل (بیماری) حامل

معادل ها در دیکشنری فارسی: ناقل
  • 1.Mosquitoes are the vectors in malaria.
    1. پشه‌ها ناقلان بیماری مالاریا هستند.

2 بردار (ریاضی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: بردار
specialized
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان