[اسم]

victor

/ˈvɪktər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیروز برنده، قهرمان، فاتح

معادل ها در دیکشنری فارسی: برنده غالب
مترادف و متضاد winner
  • 1.At the end of the game, the blue team was the victor.
    1. در پایان مسابقه، تیم آبی برنده شد.

2 ویکتور (اسم کوچک مردانه) (Victor)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان