[اسم]

viper

/ˈvaɪpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مار سمی افعی

معادل ها در دیکشنری فارسی: افعی
  • 1.A viper sliding silently through the field.
    1. یک مار سمی به آرامی در مزرعه می خزید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان