Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با قدمهای کوتاه راه رفتن
2 . مانند اردک راه رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to waddle
/ˈwɑːdl/
فعل ناگذر
[گذشته: waddled]
[گذشته: waddled]
[گذشته کامل: waddled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
با قدمهای کوتاه راه رفتن
1.A short plump man came waddling towards me.
1. یک مرد کوتاهقد خپل با قدمهای کوتاه بهسمت من آمد.
2
مانند اردک راه رفتن
تصاویر
کلمات نزدیک
wadding
wad
wacky
wacko
w
wade
wader
wadi
wading pool
wafer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان