Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیاده رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to walk down
/wɔk daʊn/
فعل ناگذر
[گذشته: walked down]
[گذشته: walked down]
[گذشته کامل: walked down]
صرف فعل
1
پیاده رفتن
قدم زدن
1.I was walking down the street when I suddenly felt ill.
1. داشتم در خیابان قدم میزدم که ناگهان حالم بد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
walk around
walk arm in arm
walk about
walk
wales
walk into
walk of life
walk off
walk off with
walk on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان