[صفت]

warm-blooded

/ˌwɔːrm ˈblʌdɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خونگرم

معادل ها در دیکشنری فارسی: خونگرم
  • 1.Mammals are warm-blooded.
    1. پستانداران خونگرم هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان