[جمله]

wash one's hands of

/wɑʃ wʌnz hændz ʌv/

1 چیزی یا کسی را کنار گذاشتن دست از کاری شستن، از ادامه کار خودداری کردن

مترادف و متضاد withdraw
  • 1.I washed my hands of Tom. I wanted no more to do with him.
    1. من "تام" را کنار گذاشتم. دیگر نمی خواستم کاری با او داشته باشم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان