Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رفاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
well-being
/ˈwel biːɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رفاه
آسایش، سلامت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بهروزی
1.psychological well-being
1. سلامت روانی
2.We try to ensure the well-being of our employees.
2. ما سعی داریم رفاه کارمندانمان را تضمین کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
well-behaved
well-balanced
well-advised
well-adjusted
well written
well-bred
well-brought-up
well-built
well-connected
well-cooked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان