Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دایه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
wet nurse
/wˈɛt nˈɜːs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دایه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دایه
تصاویر
کلمات نزدیک
wet noodle
wet look
wet dream
wet dock
wet blanket
wetland
wetness
wetsuit
whack
whacked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان