Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صدای غژغژ
2 . خیلی سریع رد شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
whiz
/wɪz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صدای غژغژ
1.Can you hear the whiz?
1. صدای غژغژ را میشنوی؟
[فعل]
to whiz
/wɪz/
فعل ناگذر
[گذشته: whizzed]
[گذشته: whizzed]
[گذشته کامل: whizzed]
صرف فعل
2
خیلی سریع رد شدن
مثل فشفشه حرکت کردن
1.The bullet whizzed past his head.
1. گلوله خیلی سریع از بالای سرش گذشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
whittle
whitish
whiting
whither
whitewater rafting
whizz-kid
who
who can draw?
who can play tennis?
who can take photos?
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان