Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فریاد
2 . فریاد زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
whoop
/wuːp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فریاد
صدای بلند
1.whoops of delight
1. فریادهایی از خوشحالی
[فعل]
to whoop
/wuːp/
فعل ناگذر
[گذشته: whooped]
[گذشته: whooped]
[گذشته کامل: whooped]
صرف فعل
2
فریاد زدن
جیغ کشیدن
1.The kids were opening their presents and whooping with delight.
1. بچهها داشتند کادوهایشان را باز میکردند و از خوشی جیغ و داد میکردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
whom
wholly
wholewheat flour
wholewheat bread
wholewheat
whooper swan
whooping cough
whoops
whopper
whopping
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان