[قید]

willy-nilly

/ˈwɪli-ˈnɪli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به طور تصادفی

informal
مترادف و متضاد haphazardly
  • 1.Since he was in a hurry, he chose which shirt to wear willy-nilly.
    1. چون عجله داشت، به طور تصادفی انتخاب کرد چه لباسی را بپوشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان