Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بید (درخت)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
willow
/ˈwɪloʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بید (درخت)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بید
1.Willow trees grow near water.
1. درختان بید نزدیک آب رشد میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
willingly
willing
willfully
willful
will
willow tree
willy-nilly
wimble
win
win back
کلمات نزدیک
willis
willingness
willingly
willing
willies
willowy
willpower
willy-nilly
wilma
wilson
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان