[اسم]

x

/eks/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ایکس (نشانه مجهول)

  • 1.Let's suppose X knows what Y is doing.
    1. بگذار فرض کنیم که شخص "ایکس" می‌داند "وای" چه می‌کند.
  • 2.The equation is impossible for any value of x greater than 2.
    2. معادله برای هر ایکسی بیشتر از دو، غیرممکن است.

2 علامت ضربدر

  • 1.put an X on the spot where you think its eye should be
    1. در نقطه‌ای که فکر می‌کنی باید چشم‌هایش باشد یک علامت ضربدر بگذار.
  • 2.There you can see two wires in the form of an X.
    2. در آن‌جا می‌توانی دو سیم به شکل علامت ضربدر ببینی.

3 علامت سایز ایکس

  • 1.Gucci hats for men are sized X-small to X-large.
    1. کلاه‌های گوچی مردانه از ایکس اسمال تا ایکس لارج سایز می‌شوند.
  • 2.Sizes range from x-small through xx-large.
    2. سایزها از ایکس اسمال تا دو ایکس لارج متغیر هستند.

4 علامت بوسه (در نوشتار)

  • 1.Love from Kathy XXX.
    1. با عشق از طرف "کتی" بوس بوس بوس.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان