[اسم]

yoyo

/ˈjoʊ joʊ/
قابل شمارش

1 یویو

معادل ها در دیکشنری فارسی: یویو
  • 1.He kept bouncing up and down like a yo-yo.
    1. او مدام مثل یک یویو بالا و پایین می‌پرید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان