[صفت]

yucky

/ˈjʌki/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: yuckier] [حالت عالی: yuckiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چندش‌آور تهوع‌آور

  • 1.That's a really yucky color.
    1. آن واقعا رنگ چندش‌آوری است.
  • 2.This soup tastes yucky.
    2. این سوپ مزه تهوع‌آوری دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان