Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . عینکساز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el óptico
/ˈɔpːtiko/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: ópticos]
[مونث: óptica]
1
عینکساز
عینکفروش
1.El óptico dijo que necesitaba gafas nuevas.
1. عینکساز گفت که من به عینک جدید نیاز داشتم.
کلمات نزدیک
dependiente
florista
pescador
jardinero
limpiador
soldado
guardia de seguridad
conductor de autobús
taxista
conductor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان