Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بازی کردن (نقش در فیلم و...)
2 . رفتار کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
actuar
/aktwˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: actué]
[حال: actúo]
[گذشته: actué]
[گذشته کامل: actuado]
صرف فعل
1
بازی کردن (نقش در فیلم و...)
1.Cantinflas actuó en una multitud de películas clásicas.
1. "کانتینفلاس" در فیلمهای کلاسیک بسیاری نقش بازی کردهاست.
2
رفتار کردن
1.Actúas como si fueras el dueño del hotel.
1. جوری رفتار میکنی که انگار صاحب هتل هستی.
کلمات نزدیک
fase
metraje
preparativo
película de ciencia ficción
película de aventuras
manipular
finalizado
ordenación
retocar
disparar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان