Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . انزوا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el aislamiento
/ˌaɪslamjˈɛnto/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
انزوا
کنارهگیری، تنهایی
1.Los prisioneros sufrieron de ataques de pánico causado por el aislamiento prolongado.
1. زندانیها از حملات عصبی که بهخاطر انزوای طولانیمدت به وجود میآمد، رنج میبردند.
کلمات نزدیک
acelerado
zancadilla
vergüenza
vaya por dios
vaya
aislar
albergue
austeridad
bote
brillar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان