Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . برخی
2 . هیچ
3 . یک (حرف تعریف در جملات سؤالی و منفی)
4 . برخی
5 . یک نفر
6 . کسی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[تخصیص گر]
alguno
/alɣˈuno/
1
برخی
بعضی، مقداری، کمی
1.Tenemos algunas bolsas, pero vamos a necesitar más.
1. ما تعدادی کیسه داریم، اما به تعداد بیشتری نیاز خواهیم داشت.
2.Tengo algún tiempo mañana si quieres hablar de la propuesta.
2. اگر میخواهی درمورد طرح صحبت کنی، من فردا مقداری زمان دارم.
2
هیچ
1.¿Tiene algún error mi ensayo?
1. آیا انشای من هیچ غلطی دارد؟
2.No tiene conocimiento alguno sobre programación.
2. او هیچ اطلاعاتی درمورد برنامهنویسی ندارد.
3
یک (حرف تعریف در جملات سؤالی و منفی)
1.¿Tienes alguna camiseta que me puedes prestar?
1. آیا تیشرتی داری که بتوانی به من قرض بدهی؟
[ضمیر]
alguno
/alɣˈuno/
4
برخی
بعضی
1.Algunos dirían que estamos locos por quedarnos aquí.
1. برخی خواهند گفت که ما دیوانه هستیم که اینجا ماندیم.
2.Algunos pensarán que este proyecto es inútil.
2. برخی ممکن است فکر کنند که این پروژه بیفایده است.
5
یک نفر
1.¡Mamá¡ ¡Papá! Alguno tiene que ayudarme con mi tarea de matemáticas.
1. مامان! بابا! یک نفر باید برای تکالیف ریاضیام به من کمک کند.
6
کسی
یک نفر
1.¿Me puede ayudar alguno a cambiar una llanta pinchada?
1. کسی میتواند برای عوض کردن لاستیک پنچر به من کمک کند؟
کلمات نزدیک
acostar
a menudo
viaje
viajar
vacación
apertura
aproximadamente
cambiar
casi
charlar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان