Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . انزجار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el asco
/ˈasko/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
انزجار
نفرت
1.Me miró con asco cuando le dije que la había engañado.
1. وقتی گفتم که به او خیانت کرده بودم، با انزجار به من نگاه کرد.
کلمات نزدیک
temor
odio
angustia
lamentar
cansar
admiración
dar igual
resignar
optimismo
cariño
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان