[اسم]

el asco

/ˈasko/
غیرقابل شمارش مذکر

1 انزجار نفرت

  • 1.Me miró con asco cuando le dije que la había engañado.
    1. وقتی گفتم که به او خیانت کرده بودم، با انزجار به من نگاه کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان