[فعل]

lamentarse

/lˌamɛntˈaɾ/
فعل بازتابی
[گذشته: me lamenté] [حال: me lamento] [گذشته: me lamenté] [گذشته کامل: lamentado]

1 شکوه کردن گله کردن، غرغر کردن

  • 1.El cascarrabias caminaba por la calle, lamentándose de todo.
    1. (آن) آدم بدعنق در خیابان راه می‌رفت و از همه‌چیز شکوه می‌کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان