Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . متأثر شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
emocionarse
/ˌemoθjonˈaɾ/
فعل بازتابی
[گذشته: me emocioné]
[حال: me emociono]
[گذشته: me emocioné]
[گذشته کامل: emocionado]
صرف فعل
1
متأثر شدن
تحتتأثیر قرار گرفتن
1.Ella se emocionó mucho con el final triste del libro y no pudo contener el llanto.
1. او بسیار تحتتأثیر پایان غمانگیز کتاب قرار گرفت و نمیتوانست جلوی گریهاش را بگیرد.
کلمات نزدیک
ánimo
aliviado
apenado
avergonzado
indignado
envidia
cansar
lamentar
angustia
odio
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان