Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بزرگراه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la autopista
/ˌaʊtopˈista/
قابل شمارش
مونث
[جمع: autopistas]
1
بزرگراه
1.Tomamos la autopista y llegamos con una hora de anticipación.
1. ما از بزرگراه رفتیم و یک ساعت زودتر از وقتی که پیشبینی کرده بودیم، رسیدیم.
کلمات نزدیک
carretera
canoa
faro
muelle
barco de pesca
gasolinera
semáforo
obra
estacionamiento
atasco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان