Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پیراهن
2 . روکش جلد
3 . روکش (سیم)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la camisa
/kamˈisa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: camisas]
1
پیراهن
1.Me voy a poner la camisa que me regalaste.
1. من پیراهنی که به من هدیه دادی را خواهم پوشید.
2
روکش جلد
جلد کتاب
1.Si a un libro le falta la camisa, puede que sea robado.
1. اگر یک کتاب جلد نداشته باشد، ممکن است که دزدیده شده باشد.
3
روکش (سیم)
1.Ten mucho cuidado con esos cables; se les está pelando la camisa.
1. خیلی مراقب این سیمها باش؛ روکشش دارد کنده میشود.
کلمات نزدیک
suéter
vaqueros
pantalón
pantalón corto
camiseta
traje
vestido
falda
abrigo
anorak
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان