[اسم]

el vestido

/bestˈiðo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: vestidos]

1 پیراهن زنانه لباس زنانه

  • 1.Fue a París para comprar su vestido de novia.
    1. او برای خرید پیراهن عروسش به پاریس رفت.

2 لباس

  • 1.El vestido cambió mucho a través de los siglos.
    1. لباس در طول قرن‌ها تغییر زیادی کرده‌است.
[صفت]

vestido

/bestˈiðo/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: vestida] [جمع مونث: vestidas] [جمع مذکر: vestidos]

3 لباس‌پوشیده ملبس

  • 1.¡Qué bien vestido estás hoy!
    1. امروز خیلی زیبا لباس پوشیده‌ای!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان