Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . حلقه (بسکتبال)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la canasta
/kanˈasta/
قابل شمارش
مونث
[جمع: canastas]
1
حلقه (بسکتبال)
1.Lancé el balón a la canasta pero fallé.
1. من توپ را بهطرف حلقه پرتاب کردم، اما داخل حلقه نشد.
کلمات نزدیک
palo de hockey
látigo
silla de montar
mesa de billar
bola de bolos
récord mundial
disco
robot
altavoz
cable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان