Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . آگاهی دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
concienciar
/kˌɔnθjɛnθjˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: conciencié]
[حال: conciencio]
[گذشته: conciencié]
[گذشته کامل: concienciado]
صرف فعل
1
آگاهی دادن
آگاه کردن
1.El documental me concienció sobre mi adicción a la comida.
1. مستند به من درمورد اعتیادم به غذا آگاهی داد.
کلمات نزدیک
comunicativo
carné de conducir
bollo
absoluto
tortilla de patatas
consejo
descansar
despegar
dietista
educación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان