Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تحصیل
2 . تربیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la educación
/ˌeðukaθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: educaciones]
1
تحصیل
آموزش
1.No soy de una familia rica pero les importaba mucho a mis papás que tuviera una buena educación.
1. من از خانواده ثروتمندی نیستم، ما برای پدر و مادرم بسیار مهم است که تحصیلات خوبی داشته باشم.
2
تربیت
ادب
1.No invites a Pedro a la fiesta, no tiene ningún tipo de educación.
1. "پدرو" را به مهمانی دعوت نکن. اصلاً تربیت ندارد.
کلمات نزدیک
dietista
despegar
descansar
consejo
concienciar
encargar
epidemia
exceso
ficha
frito
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان