Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بیماری همهگیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la epidemia
/ˌepiðˈemja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: epidemias]
1
بیماری همهگیر
1.Los médicos de toda la región están trabajando para frenar la epidemia del virus zika.
1. پزشکان در سراسر منطقه در حال تلاش هستند تا جلوی بیماری همهگیر ویروس زیکا را بگیرند.
کلمات نزدیک
encargar
educación
dietista
despegar
descansar
exceso
ficha
frito
mandar
mostrador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان