Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . خطر کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
correr riesgos
/kɔrˈɛɾ riˈesɣos/
1
خطر کردن
ریسک کردن
1.No hay necesidad de correr riesgos que puedan comprometer el futuro de la empresa.
1. لازم نیست ریسکهایی کنیم که ممکن است آینده شرکت را به خطر بیندازند.
کلمات نزدیک
mensualmente
intención
rentabilidad
a corto plazo
accionista
aportación
cuenta corriente
ingresar
giro
domiciliar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان