Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . اجازه برداشت مستقیم از حساب بانکی دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
domiciliar
/dˌomiθiljˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: domicilié]
[حال: domicilio]
[گذشته: domicilié]
[گذشته کامل: domiciliado]
صرف فعل
1
اجازه برداشت مستقیم از حساب بانکی دادن
1.Todos los clientes del gimnasio domicilian el pago de la cuota mensual.
1. تمام مشتریهای باشگاه هزینه باشگاه را با برداشت مستقیم میپردازند.
کلمات نزدیک
giro
ingresar
cuenta corriente
aportación
correr riesgos
participación
inversor
a largo plazo
talonario
depositar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان