Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . واریز کردن
2 . گذاشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
depositar
/dˌepositˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: deposité]
[حال: deposito]
[گذشته: deposité]
[گذشته کامل: depositado]
صرف فعل
1
واریز کردن
به حساب بانکی گذاشتن
1.Fui a depositar el dinero al banco.
1. رفتم تا در بانک پول را واریز کنم.
2
گذاشتن
قرار دادن
1.Por favor, deposita la basura en el contenedor.
1. لطفاً زباله خود را در سطل زباله بگذارید.
کلمات نزدیک
talonario
a largo plazo
inversor
participación
domiciliar
nómina
deuda
delito fiscal
mercantil
importación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان