Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . خبرنگار اعزامی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el corresponsal
/kˌɔrespɔnsˈal/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: corresponsales]
[مونث: corresponsal]
1
خبرنگار اعزامی
1.A continuación, nuestro corresponsal en Londres nos informará de los últimos acontecimientos.
1. در ادامه خبرنگار اعزامی ما در لندن درمورد آخرین اتفاقات ما را مطلع میسازد.
کلمات نزدیک
redactor
deportivo
todoterreno
periodismo
crónica
enviado
prensa del corazón
especializar
de actualidad
crítica
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان