Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نقد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la crítica
/kɾˈitika/
قابل شمارش
مونث
[جمع: críticas]
1
نقد
تحلیل
1.El nuevo cómic del escritor recibió malas críticas en la prensa.
1. کمیک جدید نویسنده نقدهای بدی در رسانه دریافت کرد.
کلمات نزدیک
de actualidad
especializar
prensa del corazón
enviado
corresponsal
libertad de expresión
libertad de prensa
editorial
artículo de fondo
experimentado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان