[اسم]

el cutis

/kˈutis/
غیرقابل شمارش مذکر

1 پوست

  • 1.Mi abuela se limpiaba la cara con jabón de avena y tenía un cutis perfecto.
    1. مادربزرگم صورتش را با صابون جو دو سر تمیز می‌کرد و پوستی عالی داشت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان