Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بهداشت
2 . دستشویی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el aseo
/asˈeo/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
بهداشت
1.Su aseo personal siempre es impecable.
1. بهداشت فردی او همیشه عالی است.
2
دستشویی
سرویس بهداشتی
1.Hay un aseo al final del pasillo.
1. در انتهای راهرو یک سرویس بهداشتی وجود دارد.
کلمات نزدیک
maquillaje
loción
colorete
descartar
cutis
germen
predilecto
con frecuencia
mal aliento
hilo dental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان