[عبارت]

dar de baja

/dˈaɾ ðe βˈaxa/

1 قطع کردن (برق، گاز و...)

  • 1.Nadie vive en la casa ya, así que dimos de baja la luz y el gas.
    1. دیگر کسی در این خانه زندگی نمی‌کند، برای همین برق و گاز را قطع کردیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان