[فعل]

deshacer

/dˌesaθˈɛɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: deshice] [حال: deshago] [گذشته: deshice] [گذشته کامل: deshecho]

1 باز کردن

  • 1.¿Me puedes ayudar a deshacer las trenzas que me hicieron en la playa?
    1. می‌توانی به من کمک کنی تا بافت‌هایی که در ساحل روی سرم زده‌اند را باز کنم؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان